گفتم «با فرمانده تون کار دارم.» گفت « الان ساعت یازده است، ملاقاتی قبول نمی کنه.» رفتم پشت در اتاقش . در زدم ؛ گفت « کیه ؟» گفتم« مصطفی منم.» گفت « بیا تو.» سرش را از سجده بلند کرد، چشم های سرخ ، خیس اشک . رنگش پریده بود. نگران شدم. گفتم« چی شده مصطفی؟ خبری شده ؟ کسی طوریش شده ؟» دو زانو نشست . سرش را انداخت پایین . زل زد به مهرش . دانه های تسبیح را یکی یکی از لای انگشت هایش رد می کرد. گفت « یازده تا دوازده هر روز رافقط برای خدا گذاشته ام . برمیگردم کارامو نگاه می کنم . از خودم می پرسم کارهایی که کردم برای خدا بود یا برای دل خودم.»
یکصد خاطره از شهید روحانی ردانی پور www.100khatere.blogfa.com/cat-15.aspx
شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت... موفق باشید...
۱۸ آذر ۹۲، ۱۶:۳۱
پاسخ:
سلام
اصلا شهدای راه خمینی برای حسینی شدن می رفتند و حسینی شدن تربیت علی اکبر می خواهد و راهی جز مراقبه و محاسبه نیست
اگر غیر این بود ردانی پور نبود
و اما من....؟!!!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
بدون هیچگونه تردیدى آینده ى روشن و امیدبخش این کشور و این نظام متعلّق به شما است؛ شما خواهید توانست کشورتان و ملّتتان را به اوج افتخار برسانید؛ شما به توفیق الهى خواهید توانست الگو و نمونه ى کاملِ تمدّنِ نوینِ اسلامى را در این آب و خاک تشکیل بدهید؛ براى اینکه بتوانید این وظائف بزرگ را انجام بدهید، بایستى دین را، تقوا را، عفّت را، پاکیزگىِ روحى را در میان خودتان هرچه بیشتر ترویج کنید و تقویت کنید. جوانِ امروز احتیاج دارد به دین، به تقوا، به علم، به نشاطِ کار، به امانت، به عفّت، به [انجام] خدمات اجتماعى و به ورزش؛ اینها خصوصیّاتى است که جوانِ امروز به آن احتیاج دارد و شما عزیزان بسیجىِ من انشاءالله توفیق انجام این کار را داشته باشید.
یکصد خاطره از شهید روحانی ردانی پور
www.100khatere.blogfa.com/cat-15.aspx
کافیه برین آدرس پایین تا بفهمین سادگی یعنی چی...
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/269320/%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D9%81%D8%AA%D8%B1-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%B7%DB%8C-14-%D8%B3%D8%A7%D9%84
شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت...
موفق باشید...