اپیزود آخر

خداوند: چرا اینگونه عمل کردی؟

پاسخ: خدایا من که روش داشتم تو طرحنامه ام هم شفاف و واقعی نوشته بودم!

...

پیش اپیزود

علم اثبات گرا پس برخورد به چالش های گوناگون و عدم هضم صحیح علوم انسانی کار را به ابطال گرایی سپرد. ابطال گرایان دو امر برایشان اهمیت داشت. یکی عدم ابطال نظریه و دیگری روش مندی و شفافیت مراحل طی شده در سنجش و یا دستیابی به یک حقیقت.

اپیزود وسط: هرکار روش مندی!

روش مندی برای محیط علمی و به ویژه علوم انسانی بسیار صواب و پسندیده است اما هر کار روش مندی صحیح نیست. عده در ایران ما یافت شده اند که تخصص مرحله بافی و رسم دیاگرام شبه علی دارند{و سِلاحُه مِتد} و از این طریق علاوه بر اینکه کار و تحقیق و پروژه خودشان را علمی جلوه می دهند آن را به عنوان صحیح‌ترین عمل در مزاق مخاطب جای میدهند و هر گاه سوالی از آنها پرسیده شود می گویند: «ما روش داریم» و هرگاه بخواهند کسی را نقد کنند می گویند:«اصلاً روشت چیست؟» یا « این روش فلان است!».

 

باید مواظب بود سلاح روش تحقیق (با فرض صحت انتخاب روش و اجرای درست آن) تنها معیار حقیقت شناخته نشود. از مقاصد و نیت ها ساخته می‌شود و تا عواقب و پیامد ها حقیقت را شکل می دهند. روش تحقیق نباید مغالطه برخی اعمال (حتی عمل خنثی یا بالاتر از آن برای تقرب به خدا) در صحیح جلوه دادن آن شود. آنچه قرب می آورد یا صحت عمل را در پی دارد شاید با آنچه مورد قبول جامعه الهیون ( ونه جامعه ساینسیون) قرار می گیرد تفاوت داشته باشد. تا اینجا تنها حرف از صحت عمل بود و قبول آن به کنار (فتأمل).