قله کاف

کرامت محمدی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهادت» ثبت شده است

عزای جعفریان

زین ماتمی که چشم ملایک ز خون، ترست

گویا عزای صادق آل پیمبرست
یا رب چه روی داده، کزین سوگ جانگداز
خلقی پریش خاطر و، دلها پر آذرست
مُلک و مَلک به ناله و افغان و اشک و آه
چون داغدار، حضرت موسی بن جعفرست
خون می رود ز فرط غم از چشم شیعیان
زیرا که قلب عالم امکان مکدرست
منصور، شاد گشت ز قتل خدیو دین
اما به خُلد، غمزده زهرای اطهرست
او گرچه کشت خسرو دین را ولی به دهر
نامش به ننگ تا به ابد ثبت دفترست
تن در نداد بر ستم و، این کلام نغز
بر پیروان حق و عدالت مقررست:
آزاد مرد، تن به زبونی نمی دهد
مرگ از حیات در نظر مرد خوشترست
تنها نه اشکبار چشم صفا زین عزا بود
دلهای شیعیان همه از غم مکدرست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کرامت محمدی
سربار تن است این سر

سربار تن است این سر

تقدیم به شهدای سوریه و عراق :

یا به تیغ خود بکش که رها شود این دل خون

یا اجازه ام بده که کشته شوم به ره تو کنون 

دل به جای دگر نرود خونم به هدر نرود 

سربار تن است این سر در راه تو اگر نرود


 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کرامت محمدی

دانشجوی ما

دانش جویی، دانشجوی جانبازی است

 دانشجوی درس شهادت است

کسی است که فیزیک و شیمی می آموزد ولی از نظر جسمی و روحی خود را اماده می کند تا در راه هدف خویش فداکاری بیشتری برای حمل رسالت خود بعمل آورد.  شهید چمران

چمران

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کرامت محمدی