قله کاف

کرامت محمدی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

دهه کرامت

معصومه
لقب گرفته‌ای از حجت خدا چون که
رضا تو را گرفت در آغوش و گفت معصومه


امشب که گلی نجمه به بر آورده
بر سینه‌ی عرشیان شرر آورده
گویند به گوش هم در افلاک و زمین
حق حضرت زهرای دگر آورده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کرامت محمدی

با اهل درد شرح غم خود نمی‌کنم

سروده رهبر معظم انقلاب درباره امام زمان (عج) که برای نخستین بار در سال 1390 منتشر شد.

دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است
جان را هوای از قفس تن پریدن است
از بیم مرگ نیست که سرداده ام فغان
بانگ جرس زشوق به منزل رسیدن است
دستم نمی‌رسد که دل از سینه برکنم
باری علاج شکر گریبان دریدن است
شامم سیه تر است ز گیسوی سرکشت
خورشید من برآی که وقت دمیدن است
سوی تو این خلاصه گلزار زندگی
مرغ نگه در آرزوی پرکشیدن است
بگرفت آب و رنگ زفیض حضور تو
هرگل دراین چمن که سزاوار دیدن است
با اهل درد شرح غم خود نمی‌کنم
تقدیر قصه دل من ناشنیدن است
آن را که لب به دام هوس گشت آشنا
روزی (امین) سزا لب حسرت گزیدن است

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کرامت محمدی

سکوت


سکوت عین سکوت است، بی همانند است
که پیشوند ندارد، بدون پسوند است
زبان رسمی اهل طریقت است سکوت
سکوت حرف کمی نیست، عین سوگند است
زمین یخ زده را گرم می کند آرام
سکوت، معجزه ی آفتاب تابنده است
سکوت پاسخ دندان شکن تری دارد
سکوت مغلطه ها را جواب کوبنده است
سکوت ناله و نفرین، سکوت دشنام است
سکوت پند و نصیحت، سکوت لبخند است

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
کرامت محمدی

به نام نامی سر

از شاعر اهل بیت سید حمیدرضا برقعی:

به نام نامی سر، بسمه‌ تعالی سر
بلند مرتبه پیکر، بلندبالا سر

فقط به تربت اعلی، سجده خواهم کرد
که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت، هرجا سر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کرامت محمدی