در روز شهادت سفیر ولایت امام رضا علیه آلاف الثناء این مطالب بر ذهنم جاری شد خالی از لطف نیست.

فعلا ما می دانیم که نظام ارزشی فرهنگی بسیار مهم است و اجمالا به هستی شناسی، انسان شناسی اسلامی واقفیم. آنچه امروزه مشکل اساسی است ترجمان این ارزش ها و ایدئولوژی ها در سطح سازمان است. یعنی این ارزشها باید در عملیات و رفتار چگونه تعریف و جلوه پیدا کنند.

دنبال چیزی باید بگردیم از این دست که یکی از اساتید خبره و دنیای علم دیده و مومن ابتکاری زد که قسمتی از سهم خرید همه افراد مثلا 20 درصد به خود خریدار برگردد تا با پولش باز چیزی از همان فروشگاه بخرند و جدادر سبدی بگذارند تا سهم فقرا باشد و ترجمانی برای حق معلوم سائل و محروم.

باید تجارب جهانی را دید و شنید مثلا در ایتالیا در یک کافی شاپ عمده افرادی که نوشیدنی سفارش می دادند دو تا حساب می کردند، یکی برای خود و یکی به حساب دیوار. فقیری می امد و نوشیدنی سفارش می داد باز از حساب دیوار یا همان سبد و یکی از سفارشات روی دیوار صرف این مرد می شد. فعلا جامعه ما برای فرهنگسازی به نرم افزار های با کلاس و تمیز دینی- اجتماعی مثل این نیاز دارد. البته شاید بخاطر کلاس گذاشتن و ریا و ... باشد که اینها سطح فرد است و با جا افتادن رونق اصلی را پیدا می کند.

چیزی که کار را سخت می کند ترجمه گزاره های دینی در یک سازمان است که فقیر و ضعیف و ... به این معنا وجود ندارد. فکر می کنم این درد مدیریت اسلامی باشد.